خوانالصفا، نخستين مجمع علمي دانشمندان ايراني / دکتر پرویز شهریاری
دانشمندان ايراني سده چهارم هجري در بصره كنوني گردهم آمدند و اعلاميهاي حماسي صادر كردند
تهران_ ميراث خبر
گروه فرهنگ، آرزو رسولي: عدهاي از دانشمندان ايراني در سده چهارم هجري/ دهم ميلادي، در بصره كنوني گردهم آمدند و اعلاميهاي حماسي صادر كردند.
دكتر پرويز شهرياري، رياضيدان، با اين توضيح ميگويد: آنان در اين اعلاميه از همه دانشمندان خواستند در هر زمينهاي كه كار ميكنند و از هر مذهبي كه هستند، دورهم جمع شوند و از كارهاي خود گزارش بدهند. با هيچ مذهبي تعصب نورزند و از هيچ علمي دوري نكنند.
آنان در آخر بيانيه خود آورده بودند: چون جهل منتهاي ناداني است، جاهل را به علم رساندن بهترين ثواب را دارد.
نام بسياري از اين افراد مشخص نيست. چون كتابهايشان را بهنام اخوانالصفا منتشر ميكردند و مى كوشيدند تا حقيقت امر و نام خود را از ديگران بپوشانند. ولي اين گروه موفق شدند فرهنگ بزرگي از دانش زمان خود را گردآوري كنند كه بسياري از آنها هنوز باقي است.
«اخوانالصفا و خلان الوفا» اسمى است كه اين گروه براى دلالت بر حقيقت حال خود برگزيدند. بارون كارادو، دانشمند فرانسوى، در كتاب متفكران اسلام معتقد است كه اخوان معادل فيلوس (Philos)) و الصفا معادل سوفيا (Sophia))است.
هانرى كوربن، دانشمند فرانسوى, اخوانالصفا و خلان الوفا را به برادران خلوص و دوستان وفا ترجمه كرده و مينويسد: «راجع به كلمه خلوص بعضى ايرادگرفتهاند اما اين ترجمه كاملاً معناى كلمه است.
در اين عبارت، خلوص به معناي پاكى و عفاف نيست، بلكه مقابل كدورت و بهمعناى تيرگى و عدم خلوص است. با مطالعه كتاب آنان مى توان دريافت كه اخوانالصفا برادرانى بودند با دل پاكيزه و وفادارانى در معرض هر آزمايش.
هدف هاى اخوانالصفا دينى و سياسى بود. دشمنانشان از روى خشم و انكار در آنها نگريستهاند و ايشان را خارج از دين اسلام پنداشته و دربارهشان با نهايت سختدلى قضاوت كردهاند اما ابوحيان توحيدى، با آنكه خود از مخالفان اخوانالصفاست، در شرح هدفهايشان چنين مينويسد:
«اين گروه به محبت و صفا و صداقت و قدس و طهارت و نيكخواهى به سرمى برند. مذهبى پديدآورده اند و پندارند كه بدان وسيله به خشنودى خدا رسيده اند، زيرا معتقدند كه دين را با نادانيها چركين كرده و به گمراهيها آميخته اند و ديگر براى شست و شو و تطهير آن، جز فلسفه راهى نيست. زيرا فلسفه حاوى حكمت اعتقادى و مصلحت اجتهادى است. آنان معتقدند كه اگر فلسفه يونانى و شريعت اسلامى را به هم بياميزند نهايت كمال حاصل خواهد شد.»
از قول اخوانالصفا در پايان رساله هشتم از رسائل جسمانيهي طبيعيه ميخوانيم:
«بدان اى برادر كه ما در اين رساله، غرض مطلوب خويش را بيان كرديم. به ما بدگمان مشو و اين رساله را بازيچه اطفال يا خرافه سرايى اخوان به حساب مياور كه عادت ما بر اين است كه حقايق را در الفاظ و عبارات و اشارات بپوشيم تا ما را از كارى كه داريم باز ندارد.»
شايد بههمين دليل هم باشد كه اين جماعت به كتاب كليله و دمنه از جهت حكمت و شرح معانى دوستى و اسلوب رمزى و نيز داستانى كه هم داراى معانى باطنى است و هم ظاهرى، و همه اينها با روش و هدف اخوان موافق است، اهميت بسيار مى دهند.
اما ويژگي مهم آثار اخوانالصفا، بنابر توضيح دكتر شهرياري، اين بود كه بسياري از نوشتههاي اين دانشمندان به زبان عربي است و به فارسي ترجمه نشده است. به همين دليل محققان غربي اين افراد را عرب ناميدند.
در حاليكه از اواخر قرن دوم هجري تا قرن نهم هجري كه دوره اوج رياضي و اخترشناسي ايران بود، فقط ايرانيان يا تعداد كمي از كساني كه با ايرانيان رابطه داشتند، كار علمي ميكردند.
۱۳۸۴/۸/۲۳ - 14:40:00